تأثیر آموزش برنامه «من میتوانم مشکل را حل کنم»
مؤلفان:
- دکتر محسن شکوهی یکتا
- دکتر مهدی دوایی
- نیره زمانی
- دکتر جواد پورکریمی
- علی شریفی
محل ارائه:
- فصلنامه شماره 59 (سال 15/شماره 3/پاییز 1392)
چکیده:
مقدمه: در پژوهش حاضر، اثر آموزش حل مسئله بین فردی بر بهبود مهارتهای اجتماعی و توانایی حل مسئله در کودکان پیش دبستانی و دانش آموزان پایه اول بررسی شده است.
روش: مطالعه با روش شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون، بدون گروه کنترل اجرا شد. نمونه، که به صورت نمونه دردسترس در پژوهش شرکت کردند، شامل 32 دانش آموز پیش دبستانی (نُه دختر و 23 پسر) و 20 دانش آموز پایه اول (۹ دختر و ۱۱ پسر) بود که در سه مدرسه غیرانتفاعی در شهر تهران مشغول تحصیل بودند.
برنامه حل مسئله شناختی “من می توانم مشکل را حل کنم. “در هر کلاس به صورت گروهی، طی چهار ماه، به وسیله معلمان آموزش داده و با استفاده از مصاحبه بالینی راه حل های مختلف و فرمهای والدین و معلم پرسش نامه مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت ارزیابی شد.
یافتهها: نتایج تحلیل اندازه گیری مکرر و مقایسه اطلاعات به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون نشان می دهد که تغییرات نمره کل مهارتهای اجتماعی فرمهای والدین و معلم به لحاظ آماری معنادار بوده و برنامه مداخله مهارتهای همکاری (فرم معلم)، مسئولیت پذیری (فرمهای والدین)، جرأت ورزی (فرم معلم و والدین) و خودکنترلی (فرم معلم) دانش آموزان را افزایش داده که این افزایش از نظر آماری نیز معنادار است.
همچنین برنامه مداخله در افزایش ارائه راه حل ها (سیالی) و طبقات مرتبط (انعطاف پذیری) ،که حاکی از توانایی حل مسئله بین فردی است، مؤثر بوده و تفاوت میانگین های پیش آزمون و پس آزمون به لحاظ آماری معنادار است، اما تغییرات ایجاد شده در میانگین خرده عامل همکاری و خودکنترلی در فرم والدین و پاسخ های نامرتبط معنادار نیست.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر همسو با نتایج تحقیقات دیگر تأییدی است بر کارآیی مداخلات شناختی حل مسئله در روابط اجتماعی. در پایان، درباره لزوم توجه به آموزش مهارتهای حل مسئله ،به عنوان بخشی از برنامه های درسی مدارس و تأثیر آن بر رفتارهای کودکان و عملکرد تحصیلی آنها، بحث شده است.